درباره وبلاگ

به وبلاگ ترنم کزازی خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ترنم و آدرس dokhtaramtaranom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 162066
تعداد مطالب : 190
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ترنم کزازی
یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:اس ام اس, :: 14:11 ::  نويسنده : ترنم کزازی       

 براستی کدام برترند ؟
دستی که گره ای رو باز کنه
یا چشمی که فقط ببینه و دلسوزی کنه ؟
 
وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه
تو به توانایی های او ایمان داری
وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه
او به توانایی های تو ایمان داره . . .
 
فقیر برای سیر کردن شکمش در عذاب است
و ثروتمند برای معالجه ناراحتی . . .
(بنجامین فرانکلین)
 
بهترین آدمهای زندگی شما آنهایی هستند
که چایتان پیش هم یخ کرده است . . . !
 
برای هر مشکلی راهی است هر چند کوتاه
و برای هر راهی مشکلی است هر چند کوچک . . .
 
دردهایت را دورت نچین تا دیوار شوند
زیر پایت بگذار تا پله شوند . . .
 
مرد باشی یا زن ، مرگ تمام ات میکند
انسان باش تا جاودانه زندگی کنی . . .
 
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند
بلکه تنها آرامش امروز را دور میکند . . .
 
مادر و پدرای خیلی سختگیر ، بهترین دروغگو ها رو تحویل جامعه میدن
 
در “انتخاب واحد” زندگی ، “صداقت” پیش نیاز همه درسهاست . . .
 
دو گرسنه هرگز سیر نمیشوند، گرسنه علم و گرسنه مال . . .
 
آدمهایی که بارها و بارها شما را می آزارند مانند کاغذ سمباده هستند
آنها شما را می خراشند و آزار می دهند
اما در نهایت شما صیقلی و براق خواهید شد و آنها مستهلک و فرسوده . . .
 
قدر چیزی را که داری بدان
قبل از اینکه زمان به تو یادآوری کند :
باید قدر چیزی را که داشتی می دانستی . . .
 
عاقل همان کاری را ابتدا انجام می دهد که نادان در آخر . . .
 
امیر المومنین، امام على (ع) :
«تباهی و هلاکت اندیشه ها»، غالبا تحت تاثیر «برق طمع ها» است . . .
 
شجاع باش
حتی اگر نیستی وانمود کن که هستی
هیچکس نمی تواند تفاوت بین این دو را تشخیص دهد . . .
(جکسن براون)
 
چه دوستم داشته باشی و چه از من متنفر باشی
در هر صورت بهم لطف میکنی
چون اگه دوستم داشته باشی تو قلبت هستم
و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم
(شکسپیر)
 
گلایه ها عیبی ندارد ، کنایه هاست که ویران می کند . . .
 
زندگی مانند بازی شطرنج است، قبل از حرکت کاملاً فکر کنید . . .
 
تنها مسابقه ای است که هیچگاه برنده ای نداشته است
فرار از مشکلات را می گویم . . .
 
«سرباز جوان! یک دوست ، در واقع دشمنیه که هنوز حمله نکرده.»
(اسکیپر / پنگوئن های ماداگاسکار)
 
انـــــسان ها
بـه نــسـبت هــر ظـرفـیـتی کـه بــرای کــسب تـجربه دارنـد عـاقـلند
نـه بـه نـــسبـت تـــجـاربی کـه انــدوختـه انـد . . .
 
دردا که اسیر ننگ و نامیم هنوز
در گفت و شنید خاص و عامیم هنوز
شد عمر تمام و ناتمامیم هنوز
صد بار بسوختیم و خامیم هنوز . . .
 
آنچه که به پرودگارت مدیونی تنها دوست داشتن دیگران است . . .
(لاکوردر)
 
از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز زندگی خود نیست پرهیز نما . . .
(افلاطون)
 
فـــضـیلت انــسان
در نــگـهداشـتن حـــد وســط مــیان افــراط و تــفـریـط اســت . . .
 
قــــدر لـحـظـه ها را بـــدان
زمـــانـی مـی رســد کــه تــــو دیـــگـر قــــادر نـــیستی بــگـویـی :
” جــــبـــران مــی کـــنم “
 
بـــهتر اسـت انـــسان کــار صــحیـح انــجام دهــد
تــا کــار را بــه روش صــحـیـح انــجـام دهــد . . .
 
در مقابل یک فرد معلول با سرعت کم راه برید.
در مقابل مادری که فرزندش رو از دست داده بچه تون را نبوسید.
در مقابل یک فرد مجرد از عشقتون نَگید.
و خلاصه …
در برابر کسی که نداره از داشته هاتون مغرورانه حرف نزنید

 



دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:داستانک, :: 9:6 ::  نويسنده : ترنم کزازی       

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد
            معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را
            ببلعد زيرا با وجود اينکه پستاندار عظيم‌الجثه‌اى است امّا حلق
            بسيار کوچکى دارد
            دختر کوچک پرسيد: پس چطور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟
            معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را
            ببلعد. اين از نظر فيزيکى غيرممکن است
            دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مى‌پرسم
            معلم گفت: اگر حضرت يونس به بهشت نرفته بود چى؟
            دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسيد


******************************
يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى
مى‌کرد نگاه مى‌کرد
ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد
از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟
مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوي، يکى از
موهايم سفيد مى‌شود
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده


******************************
عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس يادگارى بگيرد. معلم هم
داشت همه بچه‌ها را تشويق مي‌کرد که دور هم جمع شوند
معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سال‌ها بعد وقتى همه‌تون بزرگ شديد به اين
عکس نگاه کنيد و بگوئيد : اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده، الان وکيله
يکى از بچه‌ها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده



    ******************************
    بچه‌ها درناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود
    که روى آن نوشته بود: فقط يکى برداريد. خدا ناظر شماست
    در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچه‌ها رويش نوشت: هر
    چند تا مى‌خواهيد برداريد! خدا مواظب سيب‌هاست